
دکتر کریگ بلومبرگ، محقق عهد جدید معتقد است که اگر یک مورخ در موارد قابل آزمون از بوته آزمایش سربلند بیرون آید، در موارد غیر قابل آزمون نیز میتوان بیتردید به او اعتماد کرد. این محقق در بررسی اعتبار تاریخی و صداقت نویسنده انجیل یوحنا، ۵۹ مورد تاریخی و محتملاً تاریخی در این کتاب را به شرح زیر فهرست میکند که دلیلی متقن بر سندیت و اصالت تاریخی انجیل مذکور میباشد.
- باستانشناسی استفاده از خمرههای سنگی آب را در دوران عهد جدید تأیید میکند (یوحنا ۲: ۶).
- با توجه به گرایش اولیه مسیحیت به زهد و پارسایی، اختراع معجزه شراب امری بعید است (۲: ۸).
- باستانشناسی مکان مناسب چاه یعقوب را تأیید میکند (۴: ۶).
- ژوزفیوس (جنگهای یهودیان ۲.۲۳۲) تأیید میکند که در زمان عیسی خصومت قابل توجهی بین یهودیان و سامریان وجود داشته است (۴: ۹).
- به طور دقیق توپوگرافی غرب جلیل را توصیف میکند. افت ارتفاع قابل توجهی از قانا تا کفرناحوم وجود دارد که در اصل آیه ۵۱ به آن اشاره شده است. (فرد درباری به سمت پایین میرفت.) (۴: ۴۶، ۴۹، ۵۱).
- «برآمد» به طور دقیق صعود به اورشلیم را توصیف میکند. در اصل آیه بالا رفتن به سمت اورشلیم عنوان شده است. (۵: ۱).
- باستانشناسی موقعیت و توصیف مناسب پنج ستون در حوض بیتحسدا را تأیید میکند (۵: ۲). (کاوشهای بین سالهای ۱۹۱۴ و ۱۹۳۸ این حوض را کشف کردند و متوجه شدند که دقیقاً همانگونه است که یوحنا آن را توصیف میکند. از آنجایی که پس از تخریب شهر توسط رومیان در سال ۷۰ پس از میلاد، این سازه دیگر وجود نداشت، بعید است که هیچ شاهد عینی بعدی بتواند آن را به این وضوح توصیف کند. علاوه بر این، یوحنا میگوید که این سازه «در اورشلیم است»، به این معنی که او قبل از سال ۷۰ می نویسد.
- بی اعتبار بودن شهادت خود عیسی بدون شهادت پدر، یک اختراع مسیحی بعید است (۵: ۳۱-۳۲). یک راوی مشتاق متاخر سعی میکند الوهیت عیسی را برجسته کند پس احتمالاً شهادت او را معتبر اعلام میکند.
- جمعیتی که میخواهند عیسی را پادشاه کنند، منعکسکننده شور ملیگرایی معروف اسرائیل در اوایل قرن اول است (۶: ۱۵).
- طوفان ناگهانی و شدید در دریای جلیل رایج است (۶: ۱۸).
- فرمان مسیح مبنی بر خوردن گوشت او و نوشیدن خون او با توجه به فرهنگ و قانون یهود نمیتواند ساختگی باشد (۶: ۵۳).
- طرد عیسی توسط بسیاری از شاگردانش نیز یک اختراع بعید است (۶: ۶۶).
- دو نظر غالب در مورد عیسی، یکی اینکه عیسی «مرد خوبی» بود و دیگری اینکه او «مردم را فریب میدهد»، انتخابی نیست که یوحنا برای برجسته کردن عیسی اتخاذ کند (۷: ۱۲). یک نویسنده مسیحی متاخر احتمالاً این عقیده را درج میکرد که عیسی خدا بود.
- اتهام دیوزده بودن عیسی یک اختراع بعید است (۷: ۲۰).
- اتهام “سامری بودن” عیسی، شایسته خصومت بین یهودیان و سامریان است (۸: ۴۸).
- ایمانداران یهودی که میخواهند عیسی را سنگسار کنند، اختراعی بعید است (۸: ۳۱، ۵۹).
- باستانشناسی وجود و محل حوض سیلوام را تأیید میکند (۹: ۷).
- اخراج از کنیسه توسط فریسیان ترسی مشروع میان یهودیان بود. توجه کنید که مرد شفا یافته ایمان خود را به عیسی تنها پس از اخراج از کنیسه اظهار میکند (۹: ۱۳-۳۹)، در این مرحله او چیزی برای از دست دادن ندارد. این نشانگر اصالت تاریخی متن است.
- مرد شفا یافته که عیسی را «پیامبر» خطاب میکند، نه هیچ چیز والاتری، نشان میدهد که شرح این واقعه یک تاریخنویسی بدون شاخ و برگ است (۹: ۱۷).
- در طول یک جشن زمستانی، عیسی در ایوان سلیمان راه میرفت، که تنها سمت محوطه معبد بود که از باد سرد زمستانی شرقی در امان بود (۱۰: ۲۲-۲۳). این منطقه چندین بار توسط ژوزفیوس ذکر شده است.
- پانزده پرتاب تیر (کمتر از دو مایل) دقیقاً فاصله بیت عنیا تا اورشلیم است (۱۱: ۱۸).
- با توجه به خصومت بعدی بین مسیحیان و یهودیان، تصویر مثبت یهودیان که به مارتا و مریم دلداری میدهند، اختراعی بعید است (۱۱: ۱۹).
- کفن دفن ایلعاذر برای تدفین یهودیان قرن اول رایج بود (۱۱: ۴۴). بعید است که نویسنده یک داستان تخیلی این جزئیات الهیاتی نامربوط را درج کرده باشد.
- توصیف دقیق ترکیب سنهدرین (۱۱: ۴۷): این مجلس عمدتاً از رؤسای کاهنان (عمدتاً صدوقیان) و فریسیان در طول خدمت عیسی تشکیل شده بود.
- قیافا در واقع کاهن اعظم آن سال بود (۱۱: ۴۹). ژوزفیوس به ما میگوید که قیافا از ۱۸ تا ۳۷ بعد از میلاد این مقام را بر عهده داشت.
- ژوزفیوس از روستای مبهم و کوچک افرایم (۱۱: ۵۴) در نزدیکی اورشلیم یاد کرده است.
- تطهیر تشریفاتی در آماده سازی عید پسخ معمول بود (۱۱: ۵۵).
- مسح پاهای مهمان با عطر یا روغن گاهی برای مهمانان ویژه در فرهنگ یهودی انجام میشد (۱۲: ۳). پاک کردن پاهای عیسی توسط مریم با موهایش یک اختراع بعید است (به راحتی میتوانست به عنوان یک عمل جنسی تلقی شود).
- تکان دادن شاخههای نخل رسم رایج یهودیان برای جشن گرفتن پیروزیهای نظامی و استقبال از حاکمان ملی بود (۱۲: ۱۳).
- شستن پاها در فلسطین قرن اول به دلیل گرد و غبار و کفشهای باز ضروری بود. انجام این وظیفه پست توسط عیسی یک اختراع بعید است (این وظیفهای بود که حتی بردگان یهودی هم مجبور به انجام آن نبودند) (۱۳: ۴). اصرار پطرس برای حمام کامل نیز با شخصیت تکانشی و هیجانی او همخوانی دارد (مطمئناً هیچ هدفی برای ابداع این درخواست وجود ندارد).
- پطرس از یوحنا میخواهد که از عیسی سؤالی بپرسد (۱۳: ۲۴); اگر این داستان تخیلی است، دلیلی برای درج این جزئیات وجود ندارد. پطرس می توانست خودش از عیسی بپرسد.
- «پدر بزرگتر از من است» یک اختراع بعید است (۱۴: ۲۸)، به خصوص اگر یوحنا بخواهد از مسیح، خدا بسازد (همانطور که منتقدان ادعا میکنند کرده است).
- استفاده از تاک به عنوان استعاره در اورشلیم معنی خوبی دارد (۱۵: ۱). تاکستانها در مجاورت معبد قرار داشتند و به گفته ژوزفیوس، یک درخت انگور طلایی روی دروازههای معبد حک شده بود.
- استفاده از استعاره زایمان (۱۶: ۲۱) کاملاً یهودی است و در طومارهای دریای مرده (۱QH 11: 9-10) یافت شده است.
- حالت استاندارد یهودیان برای دعا نگاه «به سوی آسمان» بود (۱۷: ۱).
- اگر یوحنا ایده “مسیح خداست” را ابداع کرده بود ، اعتراف عیسی مبنی بر اینکه سخنان خود را از پدر گرفته است (۱۷: ۷-۸) در انجیلش درج نمیکرد.
- کتابمقدس یهود (عهد عتیق) هیچ اشاره و نبوت مستقیم (چیزی که یهودیان آن زمان نسبت به ماشیح انتظار وقوعش را داشته باشند) به پیشگویی خیانت به عیسی (توسط یهودا) نکرده است. احتمالاً یک نویسنده داستانی یا راوی مسیحی متاخر، عهد عتیقی که عیسی به آن اشاره میکرد را شناسایی میکرد (۱۷: ۱۲).
- نام خدمتکار کاهن اعظم (مالخوس) که گوش او را بریده بودند، اختراعی بعید است (۱۸: ۱۰).
- شناسایی درست پدر زن قیافا، حنا، که از ۶ تا ۱۵ بعد از میلاد کاهن اعظم بود (۱۸: ۱۳) – حاضر شدن در برابر حنا به دلیل ارتباط خانوادگی و این واقعیت که کاهنان اعظم سابق نفوذ بسیاری داشتند قابل باور است.
- ادعای یوحنا مبنی بر اینکه کاهن اعظم او را میشناخت (۱۸: ۱۵) تاریخی به نظر میرسد. ابداع این ادعا هیچ هدفی ندارد و یوحنا را در معرض بیاعتبار شدن توسط مقامات یهودی قرار میدهد.
- سؤالات حنا در مورد تعالیم و شاگردان عیسی حس تاریخی خوبی دارد. حنا نگران ناآرامیهای مدنی بالقوه و تضعیف اقتدار مذهبی یهودیان است (۱۸: ۱۹).
- شناسایی یکی از خویشاوندان مالخوس (خادم کاهن اعظم که گوشش را بریده بود) جزئیاتی است که یوحنا نمیتوانست آن را خلق کند (۱۸: ۲۶). این جزییات دارای اهمیت الهیاتی نیستند و تنها در صورتی میتواند به اعتبار یوحنا لطمه بزند که او بخواهد داستانی تخیلی را به عنوان حقیقت به دیگران قالب کند.
- دلایل تاریخی خوبی برای باور کردن امتناع پیلاطس برای برخورد با عیسی وجود دارد (۱۸: ۲۸ به بعد): پیلاطس مجبور بود برای راضی نگه داشتن یهودیان و راضی نگه داشتن حکومت روم بر لبه تیغ قدم بردارد. هر ناآرامی مدنی میتواند به معنای از دست دادن شغل او باشد (یهودیان از نگرانیهای رقابتی او آگاه بودند، وقتی به او طعنه زدند، “اگر این مرد را آزاد کنی، دوست قیصر نیستی. هر که ادعای پادشاهی کند، بر ضد قیصر سخن میگوید.” ) فیلسوف یهودی، فیلون، ثبت کرده است که یهودیان برای برآورده ساختن خواستههای خود با موفقیت پیلاطس را تحت فشار قرار دادند.
- سطحی شبیه به سنگفرش سنگی در نزدیکی قلعه آنتونیا (۱۹: ۱۳) با نشانههایی که ممکن است نشاندهنده بازی سربازان در آنجا باشد (مانند قمار بر سر لباسهای او در ۱۹: ۲۴) شناسایی شده است.
- یهودیان فریاد زدند: «ما را پادشاهی نیست جز قیصر!» (۱۹: ۱۵) با توجه به نفرت یهودیان از رومیان، این یک روایت ساختگی نیست، به خصوص اگر یوحنا پس از سال ۷۰ پس از میلاد نوشته شده بود.
- مصلوب شدن عیسی (۱۹: ۱۷-۳۰) توسط منابع غیر مسیحی مانند ژوزفیوس، تاکیتوس، لوسیان و تلمود یهودی تأیید شده است.
- قربانیان مصلوب شدن معمولاً تیرهای متقاطع خود را حمل میکردند (۱۹: ۱۷).
- ژوزفیوس تأیید میکند که مصلوب کردن یک تکنیک اعدام بود که توسط رومیان استفاده میشد (جنگهای یهودیان ۱.۹۷؛ ۲.۳۰۵؛ ۷.۲۰۳). علاوه بر این، در سال ۱۹۶۸، یک استخوان مچ پا میخدار مرد مصلوب شده در اورشلیم پیدا شد.
- همانطور که یوحنا میگوید محل اعدام احتمالاً خارج از اورشلیم باستان بوده است (۱۹: ۱۷). این تضمین میکند که شهر مقدس یهودیان با حضور جسد بیحرمت نخواهد شد (تثنیه ۲۱: ۲۳).
- پس از اینکه نیزه به پهلوی عیسی زدند، چیزی که ظاهراً خون و آب بود بیرون آمد (۱۹: ۳۴). امروزه میدانیم که ممکن است مایع آبکی در کیسه اطراف قلب یک فرد مصلوب، (پریکارد) جمع شود. یوحنا از این وضعیت پزشکی اطلاعی نداشته است پس نمیتوانسته این پدیده را ثبت کند مگر اینکه یک شاهد عینی بوده باشد یا به شهادت شاهدان عینی دسترسی داشته باشد.
- یوسف رامهای (۱۹: ۳۸)، عضوی از شورای سنهدرین که عیسی را دفن میکند، اختراعی دور از عقل است.
- ژوزفیوس (Antiquities 17.199) تأیید میکند که ادویه ها (۱۹: ۳۹) برای تدفین سلطنتی استفاده میشده است. این جزئیات نشان میدهد که نیقودیموس انتظار نداشت عیسی از مردگان برخیزد و همچنین نشان میدهد که یوحنا ایمان مسیحی بعدی را در متن وارد نکرده است.
- مریم مجدلیه (۲۰: ۱)، زن سابقاً دیوزده (لوقا ۸: ۲)، به عنوان اولین شاهد قبر خالی اختراعی نامحتمل است. در واقع، زنان به طور کلی به عنوان شاهد در یک داستان ساختگی معرفی نمیشدند.
- مریم عیسی را با باغبان اشتباه میگیرد (۲۰: ۱۵) . اینها جزییاتی نیست که نویسنده متاخر آن را بسازد (مخصوصاً نویسندهای که به دنبال جلال عیسی است).
- “ربونی (۲۰: ۱۶) واژه اَرامی به معنای “استاد”، به نظر جزئیاتی معتبر است زیرا این اختراع بعید دیگری برای نویسندهای است که سعی دارد عیسی قیام کرده را جلال بخشد.
- بیان اینکه عیسی در حال بازگشت نزد «خدای من و خدای شما» است (۲۰: ۱۷) با نویسندهای که متأخراً به فکر خلق ایده “عیسی خدا است” بوده، همخوانی ندارد.
- یکصد و پنجاه و سه ماهی (۲۱: ۱۱) از نظر الهیات جزییاتی بیربط است، اما کاملاً با تمایل ماهیگیران برای ثبت صید و سپس لاف زدن در مورد صیدهای بزرگ مطابقت دارد.
- ترس شاگردان از اینکه از عیسی بپرسند که او کیست (۲۱: ۱۲) یک ایدهپردازی بعید است. این حیرت طبیعی انسان از عیسی قیام کرده و شاید این واقعیت را نشان میدهد که چیزی متفاوت در مورد بدن قیام کرده وجود دارد.
- بیان رمزآلود عیسی درباره سرنوشت پطرس به اندازه کافی روشن نیست که بتوان نتایج الهیاتی خاصی را از آن استخراج کرد (۲۱: ۱۸). پس چرا یوحنا باید آن را عنوان کند؟ این یک اختراع بعید دیگر است.
منبع : Historical Reliability of John Gospel by Craig Blomberg